امروز تولد امیره. دو سالش تموم میشه و من خوشحالم که این دو سال گذشته, دو سال دیگه مونده تا امیر بشه یه بچه تو سن دلخواه من. تا حالا پیش مشاور نرفتم. خیلی ها میرن. من نه. تو اداره سرباز جدیدی اومده که مشاوره. روان درمان گر. اومد با جانشین قسمت ما, معرفی شد و من هم به عنوان مسئول اسم داوطلبین برای مشاوره شدن رو نوشتم. البته که خودم جز اون ها نبودم. ده روز پیش, کسی که نوبتش بود, نبود. این جناب مشاور اومد دم در اتاق من.
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت